درخت معرفت – مهدی اخوان ثالث

درخت معرفت – مهدی اخوان ثالث
درخت معرفت ( اخوان ثالث )
درخت معرفت اثری از اخوان ثالث (کتاب صوتی)



ای درختِ معرفت، جز شکّ و حیرت چیست بارت
یا که من باری ندیدم، غیر از این بر شاخسارت
برزمینت کِشت و بردت سر به سوی آسمانها
باغبانِ شوخ چشمِ پیر و پنهان آبیارت

یا بر آی از ریشه و چون من به خاک مرگ درشو
تا نبینم سبز زین سان ، هم زمستان هم بهارت

یا از آن سر شاخه های دور و پنهان از نظرها
میوه ای دیگر فرو افکن برای خواستارت،

حاصلی جز حیرت و شک ، میوه ا ی جز شکّ و حیرت
چیست جز این ؟ نیست جز این ، ا ی درخت پیر، بارت
عمرها بُردی و خوردی ، غیر از این باری ندادی
حیف،حیف از اینهمه رنجِ بشر، در رهگذارت
چند و چونِ فیلسوفان، چون بَرِ دیوارِ ندبه ست
پیرک چندی زَنخ زن ، ریش جنبان در کنارت
وعده های این ، همه نقل ست و عقلِ دیر باور
شاخه ای از توست،چون بپذیرد این شعر و شعارت ؟
قیل و قال آن ، همه وهم ست و فهمِ جستجوگر
هرکران پوید که گردد همعنان باشهسوارت
شهرِافلاطون ابله ، دیده با پسکوچه هایش
گشته، وز آن بازگشتم ، می کُند خَمرش خمارت
ما غلامانیم و شاعر ، در فنون جنگ ماهر
سنگ ، چون اردنگ می سازیم ، ا ی ابله نثارت
چیستی و از کجائی ای گیاهِ ریشه درگم
وی بنفشه ی اطلسی ، آیا شناسم من تبارت ؟
ای کلاغِ صبحهای روشن و خاموش برقی
خوشتر از هر فیلسوفی دوست دارم قارقارت
پال پال و کورمالان ، من که عمری خرج کردم
زیرِسردِ بی مرّوت سایه ات ، یعنی حصارت
چون گشودم چشم عبرت ، ناگهان دیدم که بیگه
پرده ای برفینه پوشیده سرم ، یعنی غبارت
من غبارِگردباد آسا بسی در دور و نزدیک
دیده ام ، امّا ندیدستم که آید زآن سوارت
هم« ندار»ی با من و هم تا گل قالی ـ حصیرم
می برد دارو ندار ، ا ی پیر لیلاجان ، قمارت
مرغزارِگونه گون سبز تورا ، نزدیک یا دور
گرخوش و ناخوش ، چریده ست این غزال بی قرارت
گرم و سردت دیده و خشک وتر و نزدیک ماهت
یا که مهر دور ، و تن بس شسته در هر آبشارت
دیده پنهان و آشکارا ، مرغزاران تو هر جا
نیستم چونان که پنداری تو ، چندان شرمسارت
لیک از این دیدار و دانش ، دل سوی اشراق و تابش
خواند و بدرود با پیرابلقِ لیل و نهارت
چون « سمک» شادی خورِ عیّار مردان جهانم
بُلحسن گوید :سوی خرقان کش ، ا ی ماهی ، مهارت
گر چه خود را دور از هر باد می پنداری ، اما
دیده ام بسیار دست افشان به هر بادی چنارت
سوی شهر شعرگردم باز، و دیوار از هوایش
زانکه دیوار آهنین ملکی است،هیچستان دیارت
گلبن داوودی پاییز روشن ، خواهد امید
کای درخت معرفت ، جز شک و حیرت نیست بارت
2 دیدگاه ها
ایمیل محفوظ می ماند.