عیان نشد که چرا آمدم کجا بودم دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم – خصوصی احمد عبادی ، محمد موسوی ، محمدرضا شجریان

احمد عبادی ، محمد موسوی ، محمدرضا شجریان

احمد عبادی ، محمد موسوی ، محمدرضا شجریان

حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم

خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم

چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست

روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم

دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم

چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس

که در سراچه ترکیب تخته بند تنم

اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید

عجب مدار که همدرد نافه ختنم

طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع

که سوزهاست نهانی درون پیرهنم

بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار

که با وجود تو کس نشنود ز من که منم

آخی .بیا تا دست ازین عالم بداریم، بیا تا پای دل از گل برآریم – اجرای خصوصی استاد محمدرضا شجریان

ایمیل محفوظ می ماند.